- جابه جا شدن ((بِ شُ دَ))
- نقل مکان کردن، از محل خود خارج شدن استخوان
معنی جابه جا شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از جایی به جای دیگر رفتن، از جا در رفتن، از جای خود تکان خوردن استخوان یا مفصل، از بند در رفتن
Shuffle, Shunt
چیزی که از جا دررفته، چیزی یا کسی که از جای خود تکان خورده